من:بابا علی یه شعر جدید یاد گرفته .الان براتون میخونه:
علی:کلید هر بدی چیه خشم و غضب خشم و غضب
کاش تو چشا خشم نبود کاش گل خنده بود رو لب
بابا:افرین پسر گلم.از مهد یاد گرفتی؟
(و من با غرور منتظر بودم علی بگه نه مامان یادم داده....)
علی:نه.از کتابی که خاله عطیه برام خریدن یاد گرفتم!!!!!!!
چند روز بعد..
بابا با عصبانیت:وقتی میبینی خواهرت از این کار خوشش نمیاد چرا انقد ادامه میدی تا گریه اش در بیاد.
علی با لبخند:کلید هر بدی چیه خشم و غضب خشم و غضب کاش تو چشا ......
کاش من هم زودتر از اینها یاد گرفته بودم این حدیث را.خیلی قبل از اینکه مادر دو کودک باشم و یکی شان حداقل روزی یکبار مجبور شود برای مادرش بخواند کلید هر بدی چیه.... و مادر هی صدایش را پایین تر بیاورد و اخمهایش را به زور تبدیل به لبخند کند.باز هم جای تشکر دارد از حجه الاسلام مهاجرانی و انتشارات جمال که به لطف کتابهای کودکانه اش ما هم این حدیث را یاد گرفتیم.خداوند توفیق عملش را هم روزی کند ان شا الله...